جوزف کراتورو، منتقد ادبی، میگوید: «قهرمانان باورپذیر ادبیات داستانی ترکیه به ندرت از دل وقایع متلاطم و شناخته شده ی تاریخ این کشور بیرون آمدهاند. تاریخ معاصر ترکیه معمولا در خاطرات شخصیتهایی بازتاب مییابد که فصلی از زندگی خود را پشت سر گذاشته و پا به دورهی تازهای نهادهاند، مثلا یک فعال چپ سابق که حالا ایام پیری را میگذراند. در داستانهای ایکلیم دمیر عبور از تاریخ به مثابه از دست رفتن زمان نیست. او علاقه ی بسیاری به خلق گردابی ماهرانه از فضا و زمان در روایت دارد که خواننده را متعجب و سرگردان میکند. داستانهایی که بهم پیوستهاند و به فیلمی میمانند با چند منظر روایت که همزمان تصویربرداری شدهاند و گاه نیز داستانهایی مستقلند، احاطه شده در فضایی وهمآلود و رمزآمیز که شما را بدنبال تارهایی گسسته از روایتهای قبلی میکشاند.»