دربارهی کتاب:
خوآن کارلوس اونتی یکی از برجستهترین نویسندگان دوران طلایی ادبیات امریکای لاتین به شمار میرود و بدرودها یکی از بهترین آثار اوست، با نثری کمنظیر و بینقص. اونتی از خواننده دعوت میکند که خود یکی از شخصیتهای داستان باشد و راوی و شخصیتهای اصلی را در روشنکردن ماجرا یاری دهد. او قصد دارد خواننده را با خود، با نویسندهی اثر، همدست و همراه سازد. بدینسان خواننده، به قول کورتاسار، در قبال هرگونه تفسیری از داستان مسئولیتی اخلاقی خواهد داشت. ممکن است در برابر ابهام و سرگشتگی دربماند و منفعلانه قهرمانان داستان را موجوداتی بیاخلاق بشمرد یا هرگز چنین برداشتی نکند.
بخشی از کتاب:
تنها تصور من از آنها سفر مشقتبارشان در دل ظلمت بود، تجسم راهپیمودن آن دو، خاموش و دست در دست یکدیگر، تجسم نیمگام پیشتربودن مرد و فشار هشداردهندهی انگشتانش بر دست دخترک به نشانهی پرهیز از خطرات، تجسم آن شانههای فراخ فروخمیده، تجسم آن دو سر خمیده بر زمین ناهموار و نامرئی و غوغای نخستین پرندگان بامدادی بر فراز شانههایشان و راهپیمایی گامبهگام و منظم و بیشتابشان بر دامان نمناک خاک و علف، چنانکه گویی خانه در بلندایی بینهایت باشد و زمان در نخستین سپیدهدم سال نو از حرکت بازایستاده باشد.