لافلور یک نقاش فوقالعاده با استعدادی غریب است. نقاشیهایش کیفیت خارق العادهای در هنر ندارند و قرار نیست تاریخ هنر را به قبل و بعد از خود تقسیم کند. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم وقتی اروپا هنوز گرفتار تبعات جنگ است و دولتها به سختی از پس سیر کردن شکم اتباعشان برمیآیند و کوپن و سهمیهی ارزاق بازار داغی دارد، لافلور با استعداد عجیبش در پاریس ظهور میکند. او تابلوهایی را میکشد که مخاطب با دیدنشان سیر میشود و دیگر احساس گرسنگی نمیکند حتی طعم خوردن یک دسر بعد از غذایی دلچسب را زیر زبان خواهد داشت انگار که یک پای دلچسب با خامهی شکلاتی خورده باشد. این خبر مثل بمب میترکد و همگان را به تکاپو وامیدارد و این میان بعید است که فقرا و دلالان هنر بیتفاوت از این خبر گذشته و دست به کار نشوند.